در اينماه هرجا كه برويد و پاي منبر هر بزرگي كه بنشينيد ميبينيد و ميشنويد كه روزهداري فقط به نخوردن نيست. روزهداري واقعي چيست و چگونه بهدست ميآيد؟ ما براي اينكه بتوانيم ادعا كنيم روزهدار هستيم، بايد چه كارهايي انجام بدهيم؟ با ما همراه باشيد تا در اينباره به نكتههاي خوب و مفيدي برسيم.
- مهماني عجيب خدا
اين روزها گاهي از بعضيها به مزاح و از بعضيهاي ديگر به كنايه شنيدهايم كه اين چه مهماني است كه ميزبان ميخواهد مهمانها گرسنه و تشنه باشند؟ بايد گفت كه اتفاقا اين سؤال بجايي است اگر روزهداري را فقط گرسنگي و تشنگي كشيدن بدانيم. 11ماه از سال را ميخوريم و ميآشاميم و بر سر سفره رزق همين خداوند كريم مينشينيم پس داستان اين مهماني عجيب و غريب چيست كه ميزبان اتفاقا از آنچه قبلا هم به مهمانهاي خود ميبخشيده به ظاهر دريغ ميكند؟ از كودكي به ياد داريم كه بهترين وسايل پذيرايي و بهترين ظرفهاي خانه هميشه مال مهمان بود و بزرگترهايمان آنها را براي پذيرايي از مهمانها كنار ميگذاشتند و اينگونه به ماهم درس مهمانوازي ميدادند. از آن طرف قضيه همه ميدانيم كه ميزبانان كريم بهترين پذيرايي را براي مهمانهاي خود كنار ميگذارند. حالا وقتي خداوند عالم ميزبان باشد و ما مهمان او؛ بهمراتب بايد پذيرايي متفاوتتر باشد. نكته دقيقا همين جاست كه اگر بنا بود خداوند كريم با خوردن و آشاميدن از مهمانهاي خود پذيرايي كند مهمانياش با مهمانيهاي ديگر تفاوتي نداشت. حتما بايد مهماني خداي آسمانها و زمين با تمامي مهمانيها متفاوت باشد و آنچه او به مهمانهاي خود ميبخشد متفاوتتر از هرآنچه باشد كه هر ميزبان ديگر حتي خود او در ساير ايام به مهمانهاي خود ميبخشد.
- پلهپله تا ملاقات خدا
درست است كسي كه ظاهر روزه را رعايت ميكند و مثلا چيزهايي كه در رساله باعث باطلشدن روزه ميشود را انجام نميدهد روزهدار محسوب ميشود اما حقيقت روزه كامل چيزي فراتر از دوري كردن از مبطلات ظاهري آن است. جالب اين است كه نه فقط در مورد حقيقت روزهداري بلكه در مورد حقيقت بسياري ديگر از اعمال ما، ظاهر عمل، تمام آن عمل محسوب نميشود. بيان پيامبر اكرم در اين مورد قابل تأمل است: 5 صفت است كه روزه را باطل و وضو را ميشكند؛ دروغ و غيبت، سخنچيني و نظر شهوتانگيز و قسم دروغ. يك مثال خودماني بزنيم. دانشجويي را فرض كنيد كه امتحاناتش را لب مرزي و با پايينترين حد نصاب قبولي پاس ميكند. اگر از نظر ظاهري بخواهيم، در هر صورت اين دانشجو نمره قبولي گرفته اما در مقايسه با هدفي كه براي آن بايد به دانشگاه رفت، اسم چنين كسي را نميشود دانشجو گذاشت. خيلي از اعمال ما مثل نماز، روزه و حج و امثال اينها را هم ميشود با نگاه رفع تكليف انجام داد اما اين رفع تكليف، ما را به هدف نهايي كه از آن عمل مورد نظر بوده، نميرساند؛ هدفي كه خالق مهربان براي رشد و كمال خود ما در پس آن عمل برايمان فرض كرده وگرنه او نه محتاج نماز ماست، نه روزه ما. نه بود ما و نه نبود ما. اين ماييم كه محتاج هدف نماز و هدف روزهايم. چيزي كه گاهي انگار براي بعضي از ما مشتبه ميشود. براساس آنچه با هم گفتيم شايد بتوانيم لااقل 3 سطح براي مراتب روزه فرض كنيم:
اول سطح روزه عام است كه سطح ظاهري كه تنها نخوردن و نياشاميدن و دوري از مبطلات ظاهري است كه راجع به آنها صحبت كرديم.
دوم سطح روزه خاص است كه سطح باطني و حقيقي كه روزه تمام اعضا و جوارح از ناپاكيها و زشتيهاست؛ مثل روزه زبان از غيبت و تهمت و دروغ. روزه گوش از شنيدن چيزهايي كه نبايد شنيده شود. روزه چشم از نگاه حرام و بد ديدن و روزه دست از حرام و ظلم و روزه پا از رفتن به راهي كه نبايد رفت و... .
سوم روزه قلب است كه به فرمايش اميرمؤمنان به سودمندترين و برترين روزه تعبير شده آنجا كه ميفرمايند: «روزه نفس از لذتهاي دنيوي، سودمندترين روزههاست. روزه قلب بهتر از روزه زبان است و روزه زبان بهتر از روزه شكم.»
1- مفهوم روزه واقعي را از روزه ظاهري جدا كنيد
براي بعضي از ما آدمها، روزه فقط يعني نخوردن و نياشاميدن از اذان صبح تا اذان مغرب. در اين فاصله گويا هيچ تفاوتي با بقيه روزها نداريم. بعضي از ما همچنان درو غ ميگوييم، غيبت ميكنيم، قسم ميخوريم (حالا راست و دروغش بهجاي خود)، توي خيابان يا توي ترافيك با مردم جدل ميكنيم. همچنان به ماشين روبهرويي راه نميدهيم. در مترو عصباني ميشويم و خداي ناكرده چيزهايي هم ميگوييم و خلاصه هر كاري كه دلمان ميخواهد مثل هميشه ميكنيم و باورمان اين است كه روزهدار هم هستيم. خدا قبول كند! يادمان رفته كه روزهداري در واقع نوعي احرام بستن است. احرام بستن براي حضور در مجلس مهماني خدا و اينكه روزهدار با هر اذان صبح وارد حرم مهماني خدا ميشود. همانطور كه براي حاجي احرام بسته، حرمتهايي ايجاد ميشود بايد بدانيم حرمت اين مهماني را چطور بايد نگه داشت. بايد چه لباسي بر تنمان كنيم و چطور رفتار كنيم آن هم وقتي كه مالك آسمانها و زمين ميزبان ماست. وقتي غيبت ميكنيم يعني بر سر سفره اين ميزبان و مقابل چشمانش، پذيرايي او را كنار ميزنيم و مشغول خوردن گوشت مردار ميشويم. اگر ما روزه واقعي را بشناسيم و يقينا بدانيم كه مثلا دروغ روزه ما را خراب ميكند، غيبت باعث افطارشدن روزه ميشود و مانند اينها، حتما حواسمان را خيلي بيشتر به حرفها و كارهايمان جمع ميكنيم. چون طبيعي است كه نخواهيم زحمتمان به هدر برود. اگر بدانيم كه اميرمومنان ميفرمايند: «چه بسا روزهداري كه از روزهاش جز تشنگي نصيبي ندارد و چه بسا شب زندهداري كه جز رنج و سختي بهرهاي نميبرد، چه خوش است خواب هوشمندان و افطار آنان.» حتما روزه ما هم متفاوت خواهد بود. البته نبايد از طرف ديگر نا اميد هم باشيم تنها به اين دليل كه ما نميتوانيم يكدفعه در بالاترين سطح قرار بگيريم. كسي با ديكته ننوشته املا ياد نميگيرد و كسي هم بدون غلط ديكته، ديكته نوشتن ياد نميگيرد. چه در مورد روزه و چه در هرجاي ديگري كه صحبت از موفقيتي ميشود، در هر سطحي هستيم بايد با سعي آگاهانه و رفع خطا پيشرفت كنيم. خطا جزئي از مسير پيشرفت است به شرط اينكه آن خطاها را برطرف كنيم. عادات بدي هستند كه طي سالها در وجود ما لانه كردهاند. طبيعي است كه يك شبه نميشود قلع و قمعشان كرد. اتفاقا هدف روزه هم همين است كه با تمرين و ممارست و به وسيله همين تلاش خودآگاه آنها را ريشهكن كنيم. خداي ما هم در همه كارها همين تلاش هوشمند و آگاهانه را از ما ميخواهد نه پريدن ناگهاني به پله آخر را. پس بهعنوان يك راهكار خوب، گناهان را بشناسيم و از فرصت رمضان براي سختگيري كردن به آنها استفاده كنيم. كتاب گناهان كبيره از استاد شهيد دستغيب را در اين مورد از ياد نبريد.
2- براي روزهداري تمام اعضا تلاش كنيد
با اذان صبح روزهداري را در تمام اشكالش شروع كنيد و با اذان مغرب فقط قسمتهاي حلال را از گمركي اعمالتان ترخيص كنيد. لبها و پلكها دروازههاي زبان و چشمان ما هستند؛ يعني 2 معبر اصلي روحمان. از اين دروازهها تا جاي ممكن استفاده كنيد. امامصادق(ع) ميفرمايند: وقتي كه روزه هستيد بايد گوش و چشم و مو و پوست و ديگر اعضاي بدنت روزه باشند، يعني از گناهاني كه بر آن اعضا حرام شده اجتناب كنيد و حتي چيزي كه قلب را بهخود مشغول و از ذكر خدا غافل ميكند، بايد پرهيز كنيد. بعضي كاسبهاي قديمي بودند كه وقتي قيمت حقيقي كالايي از آنها سؤال ميشد به مزاح ميگفتند بعد از افطار بيا بپرس. كنايه از اينكه الان نميتوانم دروغ بگويم. حتي همين مزاح هم تاكيد بر نگهداشتن حرمت اينماه را نشان ميدهد كه در ميان بسياري از افراد كه اعتقادات مذهبي عجيب و غريبي هم ندارند محسوس بوده و هست.
3- مواظب زبانتان باشيد
در مورد مراقبت از زبان خيلي توصيه شده است. بيشتر گناهان ما نتيجه فعاليت اين عضو كوچك و سرخ است كه با هنر معروفش سر سبز ميدهد بر باد. روايت شده 2 زن در زمان پيامبر(ص) روزهدار بودند، در آخر روز حالشان از شدت گرسنگي و تشنگي وخيم شد و نزديك بود كه تلف شوند. كسي را پيش رسولخدا(ص) فرستادند تا از آن حضرت اذن افطار بگيرند، پيامبر(ص) ظرفي براي آنها فرستاد و فرمودند: به ايشان بگوييد كه هرچه خوردهايد در اين ظرف برگردانيد، يكي از آن دو قي كرد. نيمي از آن ظرف پر از لختههاي خون و گوشت شد، ديگري هم به همين شكل؛ تا ظرف پر شد، مردم از اين ماجرا به شگفت آمدند، پيامبر(ص) فرمودند: « اين دو زن از آنچه بر آنها حلال بود امساك كردند و با آنچه بر آنها حرام بود روزه خويش را باطل كردند، به اين شكل كه در كنار هم نشستند و از مردم غيبت كردند. اين گوشتهاي آنان است كه در اين ظرف جمع شده است.» اگر فقط مواظب زبانتان باشيد بيش از نيمي از راه را رفتهايد. با اين همه جرائم، هيچ عضوي به اندازه زبان لايق زنداني كردن نيست. لااقل در اين يكماه كمي زبانتان را زنداني كنيد. با كساني كه اهل نگه داشتن زبانشان نيستند كمتر نشست و برخاست كنيد تا شما را به حرف زدن ناروا نكشند. به جاي وقت گذراني كمي با ذكر و سكوت در اينماه انس بگيريد و به فكرتان فرصت اوج گرفتن بدهيد. مطمئن باشيد از اين پرواز لذت خواهيد برد.
4- برايماه مبارك رمضان برنامه متفاوتي داشته باشيد
براي رمضانتان برنامهريزي متفاوتي داشته باشيد و با آن صفا كنيد. مثلا نمازهاي قضايتان را بين روزهايماه تقسيم كنيديا بهعنوان يك برنامه خوب در كنار ختم قرآن ميتوانيد ترجمه يا تفسيرهاي تك جلدي قرآن را هم ختم كنيد؛ درست نيست كه مسلمان قرآن را ختم كند اما نداند كتاب آسمانياش چه گفته. به اين شكل، از بركت اينماه كه گويا همهچيز آدم را به سمت خدا هل ميدهد استفاده كنيد.
5- مراقب حواس پرتيها باشيد
رفتار بزرگان در اينماه الگويي عالي براي درس گرفتن است.اماممجتبي(ع) در روزهاي پايانيماه مبارك رمضان از كنار جماعتي كه مشغول خنده و شوخي بودند عبور كردند. حضرت با ناراحتي به آنها فرمودند: «خدا ماه رمضان را ميدان مسابقه بندگان قرار داده است. دستهاي گوي سبقت ميربايند و پيروز ميشوند و تعدادي هم از ديگران عقب ميمانند و سرافكنده ميشوند. عجيب است در روزي كه پيشيگيرندگان پيروز شدهاند و عقب ماندگان زيانكارند، جمعي به شوخي و خنده مشغولند. به خدا قسم اگر پرده در افتد، امروز نيكوكار، مشغول پاداش خود و عقب افتاده، گرفتار بديهاي خود است و براي احدي فرصتي براي شوخي و لهو و لعب باقي نميماند.»در اين مسابقه روي تقويت خلق و خوهاي خوبتان و رفع نقاط ضعفتان متمركز شويد. حتي آمار سرقتها و خلافها هم نشان ميدهد كه اينماه براي خلافكاران هم با ماههاي ديگر تفاوت ميكند.اگر خطايي كرديد با عمل بهتري خود را ملزم به جريمه كرده و جريمه خود را اجرايي كنيد. مطمئن باشيد حاصلش از كيسهتان نخواهد رفت.
6- براي هر روز يك خطاي خود را خط بزنيد
بهترين كار در اينماه به فرمايش پيامبر اكرم دوري از گناهان است. جدولي به تعداد روزهاي اينماه درست كنيد و هر روز با خود قرار بگذاريد و تلاش كنيد يكي از گناهان خود را با گذشتن از آن روز از نامه عمل خود خط بزنيد. به اين صورت عمل به قرآن را هم در كارنامه ماه مبارك خود ثبت كردهايد. مطمئن باشيد اگر جدي باشيد، خداي مهربان خط زدنها را پيش از شما در نامه عملتان آغاز ميكند. ما را هم از دعاي خيرتان فراموش نكنيد.
- ادب آداب دارد
اگر هدف از روزهداري فراهم آوردن فرصتي براي نشستن برسر سفرههاي آسماني و سير و سيرابكردن روحمان باشد بايد شرايط حضور بر سر اين سفره را هم بدانيم. هر مهماني، آدابي دارد. واقعيت اين است كه روزه فقط امساك از اكل و شرب نيست.
هدف از روزهداري گرسنگي و تشنگي كشيدن صرف نيست. تأكيد بر اين نكته مهم به اشكال گوناگون در بيان بزرگان دين ديده ميشود: امامعلي(ع) ميفرمايند: «روزه پرهيز از حرامهاست؛ همچنانكه شخص از خوردني و نوشيدني پرهيز ميكند.»
حضرت فاطمه(س) در آداب روزهدار ميفرمايند: « روزهدار از روزه خود طرفي نبسته اگر زبان و گوش و چشم و جوارحش را حفظ نكرده باشد.»
جاي ديگر ميبينيم حضرت ادريس پيامبر(ع) در صحف خويش روزه را اينطور وصف فرمودهاند: «هر گاه وارد ماه روزه شديد، خود را از هر پليدي و ناپاكي پاكسازيد و روزه بگيريد براي خداوند با قلبي خالص و نوراني و پاك از فكرهاي بد و صداهاي نامفهوم و بيمعني و زشت، زيرا خداوند دلهاي ناپاك و نيتهاي غيرخالص شما را حبس ميكند و دهانهاي شما نبايد فقط با امساك از خوردنيها صائم و روزهدار باشد بلكه بايد جوارح شما از گناهان نيز روزه باشد (يعني اعضاي شما هم بايد از معصيت خدا امساك كند) و خداوند راضي نميشود و خشنود نميشود از شما به اينكه فقط از خوردنيها پرهيز كنيد، بلكه بايد از كل زشتيها پرهيز كنيد تا آنجا كه تغيير حالت پيدا كنيد.
پس حقيقت روزه جز با روزه داري تمام اعضا بهدست نميآيد چنانكه امامرضا(ع) ميفرمايند: «خداوند بر هر عضوي از اعضاي آدمي براي روزه گرفتن حقي مقرر فرموده است، پس اگر آن حق را ادا كند روزهدار است و هر كس بعضي از آن شرايط را ترك كند، از فضيلت و ثواب روزهاش به قدر آنچه ترك كرده كاسته است.»
- كارشناس: دكتر فروغ نيلچيزاده استاد دانشگاه و كارشناس مذهبي
خانمي هستم كه چند وقتي است با يكي از همكاران خود قهر كردهام.اين فرد در زماني كه با او حرف ميزدم و آشتي بوديم، مشكلات زيادي را براي من ايجاد ميكرد و اكنون كه با ايشان حرف نميزنم آرامش دارم و با خيال راحت كار ميكنم. اما از اينكه در محيط كار با او اينگونه برخورد ميكنم كمي ناراحت هستم. لطفا مرا راهنمايي كنيد كه چه كاري براي بهتر شدن اين موضوع ميتوانم انجام دهم. آيا بايد براي آشتي پيشقدم شوم؟
اين خانم بزرگوار عنوان كردهاند كه از وقتي با اين همكارشان قهر كردهاند به آرامش رسيدهاند. واقعا بايد به حال كسي كه افراد را اينگونه آزار ميدهد كه در نبودش حس آرامش پيدا ميكنند تأسف خورد. فردي كه ديگران از دست او آرامش ندارند واقعا بايد در رفتار خود بازنگري كند و با خود تمرين كند تا ديگران را با اين رفتارهاي خود اذيت نكند. يك انسان مسلمان نبايد بهگونهاي رفتار كند كه افراد از دست و زبان او در امان نباشند.
اما چرا ما هميشه بايد قهر را انتخاب كنيم درحاليكه ميتوانيم با مديريت ارتباطاتمان اين قهر را تبديل به آشتي كنيم. قطعا قهر آثار منفي دنيوي و اخروي به همراه دارد ولي دوستي هم با اين فردي كه تعادل ارتباطي و اخلاقي ندارد به شما آسيب ميزند. پس شما بايد ارتباطاتتان را با اين فرد به حداقل برسانيد نه اينكه كاملا قطع كنيد. در واقع با او سرسنگين باشيد.
لازم است ما در ارتباط خود با ديگران به اندازهاي لازم و صحيح بهره ببريم تا او هم دچار زحمت نشود. ميتوانيد به او هر روز بالبخند سلام كنيد. براي او هميشه دعاي خير كنيد و هيچوقت اين كار را از همكارتان دريغ نكنيد و هرگز هم نگوييد كه من قهر هستم و ديگر كاري با شما ندارم.
ارتباط با اين فرد بايد خيلي كم باشد اما نبايد از بين برود. درخصوص رفتارهاي اين خانم با ساير همكارانتان صحبت نكنيد. اگر هم حرفي پشت سر شما زد و به گوشتان رسيد خودتان را به نشنيدن بزنيد و اين موضوع را بياهميت جلوه دهيد.
شما ميتوانيد گاهي اوقات براي او قرآن بخوانيد و مطمئن باشيد خدا از دعاي شما رفتار او را درست ميكند و خير و بركت اين كار بيشتر در زندگي خودتان نمايان ميشود و در واقع با اين كارتان با خدا معامله كردهايد.
نظر شما